اگر شما از مسیحیان بپرسید که چرا گوشت خوک میخورند، بسیاری خواهند گفت خدا فقط یهودیان را از خوردن گوشت خوک منع نمود. اگر فقط بدنهای یهودیان بواسطه خوردن غذای بی کیفیت صدمه میدید این استدلال صحت داشت! ولی این مسئله صحت ندارد. اگر مسیحیان خود را قوم خدا میدانند و باید او را در بدن و روح جلال رسانند پس آیا آنها نباید بهترین غذاها ممکن را بخورند؟
اطلاعات بیشتر در رابطه با اهداف خدا برای نگهداشتن رژیم غذایی مناسب
در ابتدا خدا جهان را کامل آفرید و به آدم و حیوانات رژیم غذایی عالی داد.
و خدا گفت: «همانا همه علف های تخم داری که بر روی تمام زمین است و همه درختهایی که در آنها میوه درخت تخم دار است، به شما دادم تا برای شما خوراک باشد؛ و به همه حیوانات زمین و به همه پرندگان آسمان و به همه حشرات زمین که در آنها حیاتاست، هر علف سبز را برای خوراک دادم.» و چنین شد. سفر پیدایش باب ۱ آیات ۲۹ الی ۳۰.
در ابتدا بشر حیوانات و حیوانات نیز حیوانات دیگر را نمیخوردند. همه ما گیاهخوار بودیم! خدا ساختار بدنهای ما و آنچه از نظر تغذیهای برایمان مفید است را خوب میشناسد. ولی امور از زمانی که گناه وارد جهان شد تغییر کرد و برخی انسانها شروع به خوردن گوشت کردند. سرانجام بعد از نابودی جهان به واسطه طوفان، خدا به آدمیان اجازه داد تا حیوانات معینی را بخورند. اما این اجازه با یک هشدار صادر شد. خوردن گوشت بر سلامت شما تأثیر خواهد گذاشت!
«و هر جنبندهای که زندگی دارد، برای شما طعام باشد. همه را چون علف سبز به شما دادم.» سفر پیدایش باب ۹ آیه ۳.
اکنون که کتاب مقدس از کلمه «همه» استفاده می کند برخی افراد فکر میکنند یعنی همه چیز. ولی کلمه «همه» باید در مضمون خودش فهمیده شود. نویسنده این متن «هر جنبندهای که زندگی دارد»، خود خداست. آیا خدا به نوح اجازه داد تا انسانهای دیگر را بخورد؟ خیر! آیا ما میتوانیم هر گیاهی را بخوریم؟ خیر! بعضی از آنها سمی هستند. قبل از طوفان نوح، خدا حیوانات را براساس پاکی آنها متمایز میکرد. او به نوح فرمود از تمام حیوانات پاک از هر كدام هفت جفت و از حیوانات ناپاک از هر كدام یک جفت با خود بردارد. به سفر پیدایش باب ۷ آیه ۲ مراجعه کنید. بنابراین به آدمی اجازه داده شده بود تا حیوانات پاک را بخورد.
آیا آن هشدار را به یاد میآورید؟ در آن دوره از تاریخ خوردن گوشت با کاهش امید به زندگی همزمان شد. قبل از طوفان نوح انسانها خیلی عمر میکردند، حتی صدها سال. ولی بعد از طوفان، بیشتر انسانها قبل از اینکه به سن ۱۲۵ سالگی برسند میمردند.
زمانی که خدا قوم اسرائیل را از مصر بیرون آورد قصد داشت ایشان را امت مقدسی سازد تا دانش خدای حقیقی را به انسانهای دیگر دنیا برسانند. به سفر خروج باب ۱۹ آیه ۶ مراجعه کنید. او آنها را مرکز تجارت جهان قرار داد و به ایشان شریعت و احکام را بخشید تا به دنیا درباره طرق خدا شهادت بدهند.
«طبق فرمان خداوند خدای خود، تمام قوانین او را به شما تعلیم دادهام. هنگامی که سرزمین را تسخیر کردید از آنها پیروی نمایید. اگر از آنها با دل و جان اطاعت کنید، پیش مردم در داشتن حکمت و بصیرت مشهور میشوید و چون مردم کشورهای دیگر این قوانین را بشنوند، بگویند: 'این قوم بزرگ واقعاً دارای حکمت و بصیرت هستند. «زیرا کدام قومی، هرقدر هم بزرگ باشد، مثل ما خدایی دارد که هر وقت به حضور او دعا کنند، به آنها نزدیک باشد و دعایشان را فوراً قبول فرماید؟ کدام ملتی، هرقدر هم بزرگ باشد، قوانینی این چنین عادلانه که امروز به شما دادم، دارد؟ سفر تثنیه باب ۴ آیات ۵ الی ۸.
کافران بواسطه قوم اسرائیل درباره خدا میآموختند. برای اینکه این امر بدرستی واقع شود قوم اسرائیل باید از خدا اطاعت کند و قوانین سلامت را نگاه دارد. زمانی که آنها مصر را ترک کردند، خدا به ایشان رژیم غذایی گیاهی داد؛ اما آنها بر علیه آن شورش کردند. خدا بخاطر فیض خود، قوم اسرائیل را که از اسارت، جهل و بردگی آزاد کرده بود رها نکرد. در عوض او رژیم غذایشان را تنظیم کرد. خدا به آنها اجازه داد تا برخی حیوانات را بعد از پرورش دادن و کشتن به روشی صحیح بخورند. بخاطر سلامت شایسته بود که به قوم اسرائیل گفته شده بود مراقب رژیم غذایی شان باشند.
«خداوند هرگونه مرض را از شما دور میکند و نمیگذارد به آن امراض هولناکی که در مصر دیده بودید، دچار شوید؛ بلکه کسانی که دشمن شما هستند به آن بیماریها مبتلا میگردند.» سفر تثنبه باب ۷ آیه ۱۵.
قدوسیت ارتباط تنگاتنگی با تغذیه سالم دارد؛ در بخشی از عهد قدیم خدا در رابطه با حیوانات پاک و ناپاک اینچنین تعلیم میدهد:
«زیرا من خداوند خدای شما هستم و شما باید خود را تقدیس کنید و مانند من مقدّس باشید. من همان خداوندی هستم که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا خدای شما باشم، بنابراین همانطور که من قدّوس هستم، شما هم باید مقدّس باشید.» سفر لاویان باب ۱۱ آیات ۴۴ الی ۴۵.
مفهوم مقدس بودن در عهد جدید نیز آمده است:
بلكه چنانکه خدایی كه شما را خوانده است، پاک است شما نیز در تمام رفتارتان پاک باشید. زیرا کتاب مقدّس میفرماید: «شما باید مقدّس باشید، زیرا که من قدّوسم.» رساله اول پطرس باب ۱ آیات ۱۵ الی ۱۶.
همانطور که در کتاب مقدس میبینیم، تقدس ما برای خدا بسیار اهمیت دارد. او از ما میخواهد که در دنیای تیره و تار چراغ باشیم، تا جایی که میتوانیم حقیقت را بجای اشتباه در زندگیهایمان به نمایش در بیاوریم. به همین دلیل، او از ما میخواهد غذاهایی را بخوریم که بدنهایمان را سالم و افکارمان را پاکیزه نگه خواهد داشت.
ما این اصول تأثیرگذار را در زندگی دانیال نبی مشاهده میکنیم. بعد از اینکه دانیال به بابل برده شد، از خوردن غذاهای مجلل و ناسالمی که توسط پادشاه تهیه شده بود سرباز زد. به باب ۱ دانیال مراجعه کنید. او خواست تا از سبزیجات بخورد و در نتیجه آن، پادشاه دانیال و دوستانش را سالمتر و ده برابر حکیمتر از بقیه دید. این موضوع نباید توجه را از ما سلب کند. تغذیه مناسب و فعالیت ذهنی خوب و همچنین درک روحانی همه به هم پیوستهاند. در کتاب مقدس دانیال بعنوان یک مرد کاملاً روحانی توصیف شده است.
عهد جدید این اصل را به این طریق بیان میکند:
«هرچه میکنید، خواه خوردن، خواه نوشیدن و یا هر كار دیگری که میکنید، همه را برای جلال خدا انجام دهید.» رساله اول به قرنتیان باب ۱۰ آیه ۳۱.
«آیا نمیدانید بدن شما معبد روحالقدس است كه خداوند به شما بخشیده و در شما ساكن است؟ علاوه براین شما دیگر صاحب بدن خود نیستید، زیرا با قیمت گزافی خریده شدهاید. پس بدنهای خود را برای جلال خدا بكار ببرید.» رساله اول به قرنتیان باب ۶ آیات ۱۹ الی ۲۰.
اگر جلال خدا را میخواهیم باید تلاش کنیم که بدنهایمان را در وضعیتی مناسب نگه داریم، چرا که بدنهای ما معبد روحالقدس است.
حال با آگاهی از خواست خدا درباره رژیم غذایی مناسب میتوانیم برای آمادگی بیشتر به چند آیه در عهد جدید نگاهی بیاندازیم، آیات بسیاری که به درستی تعبیر نشدهاند و به اشتباه بکار برده میشوند.
مرقس باب ۷ آیات ۱۸ الی ۱۹.
بدیشان گفت: «مگر شما نیز همچنین بیفهم هستید و نمی دانید که آنچه از بیرون داخل آدم میشود، نمی تواند او را ناپاک سازد، زیرا که داخل دلش نمی شود بلکه به شکم میرود و خارج میشود به مزبلهای که این همه خوراک را پاک میکند.» مرقس باب ۷ آیات ۱۸ الی ۱۹.
این گفته توسط بسیاری از کسانی که عقیده دارند عیسی مسیح تمام تفاوت میان غذاهای پاک و ناپاک اعلام شده در کتاب مقدس را فسخ نمود مورد استفاده قرار میگیرد. در نتیجه آنها میگویند که مسیحیان میتوانند هر آنچه را که میخواهند بخورند. آیا این همان چیزی است که عیسی مسیح میگفت؟ برای تفسیر درست کتاب مقدس باید مفهوم گفتهها را بیاموزیم. بیایید مرقس باب ۷ آیات ۳ الی ۵ را بررسی کنیم.
«فَریسیان و نیز تمامی یهودیان، به پیروی از سنّت مشایخ، تا دستهای خود را طبق آداب تطهیر نشویند، خوراک نمیخورند. چون از بازار میآیند، تا شستشو نکنند چیزی نمیخورند. و بسیار سنن دیگر را نیز نگاه میدارند، همچون شستن پیالهها، دیگها، ظروف مسی و نیمکتها. پس فَریسیان و علمای دین از عیسی پرسیدند: چرا شاگردان تو طبق سنّت مشایخ رفتار نمیکنند، و با دستهای نجس غذا میخورند؟» مرقس باب ۷ آیات ۳ الی ۵.
مضمون نهفته در گفته عیسی سنتهای مشایخ است. فریسیان و کاتبان میخواستند بدانند چرا شاگردان به تقلید مشایخ دستهایشان را قبل از خوردن نمیشویند. عیسی به ایشان گفت سنتهای مشایخ برای کنار گذاشتن احکام خدا استفاده میشد. او تا به آنجا پیش رفت و مثالی را مطرح کرد. بیایید مرقس باب ۷ آیات ۶ الی ۱۳ را بخوانیم.
عیسی به ایشان پاسخ داد: «اِشعیا دربارۀ شما ریاکاران چه خوب پیشگویی کرد! چنانکه نوشته شده است، «این قوم با لبهای خود مرا حرمت میدارند، امّا دلشان از من دور است. آنان بیهوده مرا عبادت میکنند و تعلیمشان چیزی جز فرایض بشری نیست.“ شما احکام خدا را کنار گذاشتهاید و سنّتهای بشری را نگاه میدارید.» سپس گفت: «شما زیرکانه حکم خدا را کنار میگذارید تا سنّت خود را استوار سازید! زیرا موسی گفت، ”پدر و مادر خود را گرامی دار،“ و نیز ”هر که پدر یا مادر خود را ناسزا گوید، البته باید کشته شود.“ امّا شما میگویید شخص میتواند به پدر یا مادرش بگوید: ”هر کمکی که ممکن بود از من دریافت کنید، قربان - یعنی وقف خدا - است“ و بدینگونه نمیگذارید هیچ کاری برای پدر یا مادرش بکند. شما اینچنین با سنّتهای خود، که آنها را به دیگران نیز منتقل میکنید، کلام خدا را باطل میشمارید و از اینگونه کارها بسیار انجام میدهید.» مرقس باب ۷ آیات ۶ الی ۱۳.
لازمه حکم پنجم احترام به پدر و مادرمان میباشد؛ و این امر شامل مراقبتهای مالی نیز میشود. برخی از یهودیان کلمه «کربان یا قربان» را به همه داراییهایشان نسبت میدادند و همه را به خدا اختصاص میدادند و این خیلی پرهیزگارانه بنظر میرسید. اما در عمل ریاکاری مخفی وجود داشت. مردم این اشیاء وقف شده به خدا را در تمام طول زندگیشان استفاده میکردند و بعد از مرگشان آنها را به خدا تسلیم میکردند. انگیزه ایشان مشخص بود، آنها نمیخواستند که این اشیاء را بفروشند و پولش را برای حمایت از والدینشان در مواقع سختی و بیماری استفاده کنند. شخص میتوانست از این کالاها در طول زندگیاش استفاده کند با این بهانه که برای خدا وقف شدهاند. عیسی مسیح به ایشان گفت که این رسوم انسانی برای نقص احکام خدا بود.
حال بیایید به مرقس باب ۷ آیات ۱ الی ۲ باز گردیم.
«و فریسیان و بعضی کاتبان از اورشلیم آمده، نزد او جمع شدند. چون بعضی از شاگردان او را دیدند که با دستهای ناپاک یعنی ناشسته نان میخورند، ملامت نمودند.» مرقس باب ۷ آیات ۱ الی ۲.
کاتبان و فریسیان شاگردان را به خوردن با «دستهای ناشسته» یعنی «ناپاک» متهم کردند. این شرط در عهد قدیم وجود نداشت ولی در سالهای قبل از تولد عیسی ایجاد شده بود. کلمه یونانی بکار رفته در اینجا برای «ناپاک» یا «آلوده» «کُ اینوس» (koinos) یک صفت میباشد. فعل این کلمه بعداً مورد استفاده قرار گرفت. بیایید به مرقس باب ۷ آیات ۱۸ الی ۱۹ بازگردیم.
بدیشان گفت: «مگر شما نیز همچنین بیفهم هستید و نمی دانید که آنچه از بیرون داخل آدم میشود، نمی تواند او را ناپاک سازد، زیرا که داخل دلش نمی شود بلکه به شکم میرود و خارج میشود به مزبلهای که این همه خوراک را پاک میکند.» مرقس باب ۱۷ آیات ۱۸ الی ۱۹.
این هم فرم فعل «ناپاک ساختن» که از کلمه یونانی «کُ اینو» میآید. در عهد قدیم زمانی که میخواستند حیوانات «پاک» را از «ناپاک» بعنوان خوراک مصرفی تشخیص بدهند از کلمه عبری «تامِ» که یک صفت بود استفاده میکردند. زمانی که یهودیان، عهد قدیم را به زبان یونانی ترجمه کردند آنها از کلمه «کُ اینوس» (koinos) برای ترجمه کلمه «ناپاک» در عبارت «حیوانات ناپاک» استفاده نکردند. به جایش کلمه «آکاخارتون» (akatharton) را بکار بردند. در آیات مرقس باب ۷ نه عیسی و نه یهودیان وقتی درباره دستهای «ناپاک» صحبت میکردند از کلمه «آکاخارتون» (akatharton) استفاده نکردند. آنها درباره فرق بین حیوانات پاک و ناپاک بعنوان غذا صحبت نمیکردند، بلکه بحث آنها درباره چیز دیگری بود.
در فاصله زمانی بین دو عهد قدیم و عهد جدید (بین ۴۲۰ قبل از میلاد و ۲۶ بعد از میلاد) یهودیان مذهبی مصمم بودند تا خود را از همه ناپاکیها از جمله هر چیزی که به نحوی به غیر یهودیان مربوط میشد دور نگه دارند. رهبران مذهبی به یهودیان تعلیم میدادند که از خرید روغن، نان، شیر یا گوشت از هر غیر یهودی خودداری کنند (T.C. Smith, “Acts,” The Broadman Bible Commentary (Nashville: Broadman, 1970) صفحه ۶۷. سنتهای مشایخ تأیید میکرد دستهای یک یهودی بواسطه انجام کارهای روزمره ناپاک («کُ اینوس» (koinos)) خواهد شد؛ و همچنین سنتهای مشایخ تأیید میکرد حیوانات «پاک» با تماس با حیوانات «ناپاک» میتوانند «نجس» شوند. البته این موضوع کاملاً برخلاف نوشتههای عهد قدیم بود که حیوانات ناپاک با تماس هیچ چیز را نجس نمیکنند (مگر اینکه لاشه حیوانی باشد که خودبخود مرده است). سنتهای مشایخ تأیید میکرد که اگر شاگردان عیسی لب به «غذای ناپاک» بزنند، ناپاکی حاصل از این امر ایشان را «نجس» میکرد و آنها از لحاظ روحانی برای خدا غیر قابل قبول بودند. عیسی مسیح محقق شدن چنین چیزی را انکار کرد. او گفت ناپاکی روحانی از درون او صادر میشود. نتیجه این افکار شریرانه ترک احکام خداست. این رویداد در کتاب مرقس درباره خوردن حیوانات پاک و ناپاک نیست، بلکه در مورد برخی از سنتهای ناقص یهودی برگرفته از کلام الهام شده خداست. کتاب مقدس نمیگوید که غذا با تماس با غیر یهودیان یا حیوانات ناپاک نجس میشود؛ هرگز چنین چیزی نگفته است. اما یهودیان این را به قانون تبدیل کردند. آنها حتی فراتر رفته و میگفتند اگر فرد از اشیائی که در تماس با غیر یهودیان و گوشت های ناپاک قرار داشته استفاده کند از لحاظ روحانی نجس خواهد شد.
طعنه آمیز است وقتی مسیحیان میگویند که عیسی اعلام کرد گوشتهای ناپاک از جمله گوشت خوک پاک میباشد، در واقع این افراد عیسی را به ترک احکام خدا برای وضع قوانین خود متهم میکنند. اما این همان چیزی بود که عیسی بر عیله آن میجنگید! و همیشه بر کتاب مقدس تأکید میورزید.
سفر لاویان باب ۱۱ دو نوع «حیوان ناپاک» را مشخص میکند. نخستین آنها نوعی است که برای تغذیه نامناسب است. هیچ روشی برای «پاک» کردن آنها وجود ندارد زیرا «ناپاکی» آنها به سبب تفاوت در تشریفات مذهبی نبود بلکه آنها برای خوراک نامناسب بودند. نوع دوم «ناپاکی» نوع موقتی است که از تماس غیر عمدی با لاشههای حیوانات مرده حاصل میشود. کسانی که با این لاشهها تماس داشتند میتوانستند لباسهایشان را بشویند و دوباره بعد از مدتی «پاک» میشدند. هیچ حیوان زندهای چه «پاک» یا «ناپاک» با لمس شدن مردم را ناپاک نمیکرد. زمانی که عیسی میگوید «همه خوراکها پاک هستند» منظورش این است که تماس با خوراکهایی که بواسطه سنتهای مشایخ ناپاک قلمداد میشدند شخص را نجس نمیکند. (تماس با هیچ خوراکی فرد را نجس نمیکند، بجز موقعی که لاشه حیوانی که خودبخود مرده بود). پس گفته عیسی راجع به موضوع «پاک» و «ناپاک» در این آیه به قوانین رژیم غذایی مرتبط با حیوانات «پاک» و «ناپاک» ارتباط ندارد. برای تأکید بیشتر درباره این نکته، عیسی نمیگوید همه «گوشتها» که در سفر لاویان باب ۱۱ مشکل دارند «پاک» هستند. بلکه میگوید همه «خوراکها» پاک هستند. کلمه «خوراک» در اینجا کلمه یونانی «بروماتا» (bromata) است. این کلمه برای تمیز دادن گوشت های پاک و ناپاک در کتاب مقدس بکار نرفته است؛ بلکه برای همه خوراک ها استفاده شده است. در نتیجه عیسی همیشه کتاب مقدس را تأیید میکرد و هیچ تعلیم جدیدی را در باب ۷ انجیل مرقس باب نکرد. او به شکلی ساده با سنتهای مشایخ که مطابق با کلام نبودند مبارزه میکرد.
اعمال رسولان باب ۱۰ آیات ۱۰ الی ۱۶.
بسیاری این الهام پطرس را برای توجیه اینکه همه تفاوتهای بین گوشتهای پاک و ناپاک از بین رفتهاند استفاده میکنند. آیا به نظرتان این موضوع صحت دارد؟
«در آنجا گرسنه شد و خواست چیزی بخورد. اما وقتیکه برایش غذا آماده میکردند، حالت جذبهای به او دست داد و در آن حال آسمان را گشوده و چیزی مانند یک سفره بزرگ دید، كه از چهار گوشه آویزان شده بود و رو به پایین به طرف زمین میآمد. در آن انواع چارپایان و خزندگان و پرندگان وجود داشت. صدایی به گوشش رسید كه میگفت: «ای پطرس، برخیز، سر ببر و بخور.» پطرس در پاسخ گفت: «خیر ای خداوند، زیرا من هرگز به چیزهای ناپاک و حرام لب نزدهام.» بار دوم همان صدا آمد كه: «آنچه را خدا حلال كرده است تو نباید حرام بپنداری.» این موضوع سه بار تكرار شد و سرانجام آن سفره به آسمان برده شد.» اعمال رسولان باب ۱۰ آیات ۱۰ الی ۱۶.
اولین مسئلهای که ملاحظه میکنیم این است که این یک الهام است. در این وحی پطرس گفت که او هرگز به چیزی ناپاک لب نزده است. اگر او بر این باور بود که عیسی اجازه خوردن همه غذاها را داده است پس چرا هنوز هم حیوانات پاک و ناپاک را از هم تمیز میدهد؟ پطرس دو نوع حیوان را در این وحی میبیند. گروه ناپاک که از کلمه یونانی «آکاتارتون» (akatharton) ترجمه شده است. مترجمان عبری به یونانی نسخه عهد قدیم این کلمه را برای وصف حیوانات ناپاک در سفر لاویان باب ۱۱ انتخاب کردند. پطرس حیواناتی را دید که خدا آنها را بعنوان خوراک نامناسب معین کرده بود. گروه دیگر از نوع حیوانات حرام بودند که از کلمه یونانی «کُ اینوس» (koinos) ترجمه شده است. این کلمهای است که بندرت در عهد قدیم از آن استفاده میشد. در فاصله زمانی بین عهد قدیم و عهد جدید یهودیان مذهبی سعی کردند خودشان را از هر چیز که معتقد بودند ناپاک است از جمله غیر یهودیان دور نگه دارند. یهودیان آموخته بودند که از غیریهودیان به هیچ وجه روغن، شیر، نان یا گوشت نخرند. مطابق با سنت های مشایخ اگر یک حیوان پاک توسط یک حیوان ناپاک لمس میشد در نتیجه آن حیوان پاک «حرام (koinos)» میشد. حیوانات پاک در الهام پطرس بخاطر تماس با حیوانات ناپاک، «حرام (koinos)» شدند. البته این موضوع کاملاً بر خلاف عهد قدیم بود آنجا که حیوانات ناپاک هیچ چیز را با تماس نجس نمیکردند. سنتهای مشایخ میآموخت که تماس انسان با حیوان «حرام» فرد را از نظر روحانی غیرقابل قبول در حضور خدا میگرداند. عیسی در مرقس باب ۷ با سنتهای مشایخ در رابطه با این موضوع مبارزه نمود.
بار دیگر خطاب به وی رسید که «آنچه خدا پاک کرده است، تو حرام مخوان.» اعمال رسولان باب ۱۰ آیه ۱۵.
صدا از آسمان خطاب به پطرس گفت که، «آنچه خدا پاک کرده است، تو «حرام (koinos)» مساز.» کلمه در اینجا «آکاتارتون» (akatharton) نیست. خدا اینجا به مسئله حیوانات «ناپاک» در برابر حیوانات «پاک» در لاویان باب ۱۱ اشاره نمی کند، بلکه به سنتهای مشایخ در رابطه با وضعیت «حرام (koinos)» انسانها و حیوانات اشاره دارد.
«و چون پطرس در خود بسیار متحیر بود که این رویایی که دید چه باشد، ناگاه فرستادگان کرنیلیوس خانه شمعون را تفحص کرده، بر درگاه رسیدند و ندا کرده، میپرسیدند که «شمعون معروف به پطرس در اینجا منزل دارد؟» و چون پطرس در رویا تفکر میکرد، روح وی را گفت: «اینک سه مرد تو را میطلبند. پس برخاسته، پایین شو و همراه ایشان برو و هیچ شک مبر زیرا که من ایشان را فرستادم.» پس پطرس نزد آنانی که کرنیلیوس نزد وی فرستاده بود، پایین آمده، گفت: «اینک منم آن کس که میطلبید. سبب آمدن شما چیست؟» گفتند: «کرنیلیوس یوزباشی، مرد صالح و خدا ترس و نزد تمامی طایفه یهود نیکنام، از فرشته مقدس الهام یافت که تو را به خانه خود بطلبد و سخنان از تو بشنود.» پس ایشان را به خانه برده، مهمانی نمود؛ و فردای آن روز پطرس برخاسته، همراه ایشان روانه شد و چند نفر از برادران یافا همراه او رفتند. روز دیگر وارد قیصریه شدند و کرنیلیوس خویشان و دوستان خاص خود را خوانده، انتظار ایشان میکشید. چون پطرس داخل شد، کرنیلیوس او را استقبال کرده، بر پایهایش افتاده، پرستش کرد. اما پطرس او را برخیزانیده، گفت: «برخیز، من خود نیز انسان هستم؛» و با او گفتگو کنان به خانه درآمده، جمعی کثیر یافت. پس بدیشان گفت: «شما مطلع هستید که مرد یهودی را با شخص اجنبی معاشرت کردن یا نزد او آمدن حرام است. لیکن خدا مرا تعلیم داد که هیچکس را حرام یا نجس نخوانم.» اعمال رسولان باب ۱۰ آیات ۱۷ الی ۲۸.
پطرس در آیه ۲۸ اعلام میکند که سنتهای مشایخ بسیار واضح هستند. اگر پطرس با یک اجنبی تماس برقرار میکرد و یا به عیادتش می رفت، در نتیجه او نیز «نجس» میشد و به مراسم تطهیر نیاز پیدا میکرد. این سنتهای مشایخ برخلاف آموزه کلام بودند. خدا این ایده را در آیه ۱۵ تصحیح مینماید وقتی به پطرس میگوید که هیچ انسانی نجس نشده است اگر خدا آنرا نجس نخوانده باشد. در آیه ۲۸ پطرس متوجه معنای الهام می شود که خدا و یا کلام او هرگز یک مرد را «آکاتارتون -akatharton (ناپاک)» و یا «کُ اینوس - koinos (نجس)» نخوانده است. سنت های مشایخ باز مشابه باب ۷ مرقس رد شدند. بیانیه خدا در مورد گوشتهای «پاک» و «ناپاک» نمیباشد، بلکه او سنتهای یهودی را در هم میشکند آن سنتهایی از آمدن اجنبیها بسوی خدا جلوگیری میکردند.
رساله به رومیان باب ۱۴ آیات ۱ الی ۳ و ۱۳ الی ۱۵.
بسیاری از مسیحیان برای روا دانستن مصرف گوشت خوک و اینکه خدا هیچ تفاوتی بین غذاهای پاک و ناپاک قائل نشده از رساله به رومیان باب ۱۴ آیات ۱ الی ۳ و ۱۳ الی ۱۵ استفاده میکنند. بیایید این نقل قولها را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
«و کسی را که در ایمان ضعیف باشد بپذیرید، لکن نه برای مباحثه درباره عقاید او. یکی ایمان دارد که همه چیز را باید خورد اما آنکه ضعیف است بقول میخورد. پس خورنده ناخورنده را حقیر نشمارد و ناخورنده بر خورنده حکم نکند زیرا خدا او را پذیرفته است. رساله به رومیان باب ۱۴ آیات ۱ الی ۳.»
«بنابراین بر یکدیگر حکم نکنیم بلکه حکم کنید به اینکه کسی سنگی مصادم یا لغزشی در راه برادر خود ننهد. میدانم و در عیسی خداوند یقین میدارم که هیچ چیز در ذات خود نجس نیست جز برای آن کسی که آن را نجس پندارد؛ برای او نجس است. زیرا هرگاه برادرت به خوراک آزرده شود، دیگر به محبت رفتار نمی کنی. به خوراک خود هلاک مساز کسی را که مسیح در راه او بمرد.» رساله به رومیان باب ۱۴ آیات ۱۳ الی ۱۵.
دو کلمه یونانی «آکاتارتون -akatharton» و «کُ اینوس - koinos» بعضی اوقات در عهد جدید بعنوان «ناپاک» ترجمه میشوند. شما میتوانید برای یافتن معانی این کلمات به مباحث گذشته مراجعه کنید. اینجا در آیه ۱۴ پولس میگوید که هیچ چیز در ذات خود «(کُ اینوس - koinos) نجس» نیست که مطابق با باب ۷ مرقس و باب ۱۰ اعمال رسولان است. از خوردن غذاهای «نجس» در حضور برادر بیمار، اگر او را میرنجاند باید خودداری کرد در غیر اینصورت ایرادی ندارد. پولس در اینجا از کلمه «آکاتارتون -akatharton» استفاده نمیکند. او در این آیه درباره فرق گوشتهای پاک و ناپاک همانطور که در باب ۱۱ لاویان ترسیم شده است صحبت نمیکند.
وضعیت در اینجا مفهوم گستردهتری دارد چرا که چیزهای «نجسی» که او درباره آنها صحبت میکند ممکن است شامل خوارک تقدیمی به بتها همانند باب ۸ رساله اول به قرنتیان باشد. عبارتهای «برادران ضعیف» و «خوراک» در این دو نقل قول نجس هستند. چرا یک برادر «ضعیف» فقط باید خوراک گیاهی بخورد؟ آن برادر شاید هم وجداناً از خوردن هر گوشت تقدیمی به بت خودداری میکند. پولس پیروی از رژیم غذایی گیاهی را مایه رسوایی نمیداند.
رساله اول به قرنتیان باب ۸ آیات ۱ الی ۱۳.
«اما درباره قربانی های بتها: میدانیم که همه علم داریم. علم باعث تکبر است، لکن محبت بنا میکند. اگر کسی گمان برد که چیزی میداند، هنوز هیچ نمی داند، بطوری که باید دانست. اما اگر کسی خدا را محبت نماید، نزد او معروف میباشد. پس درباره خوردن قربانی های بتها، میدانیم که بت در جهان چیزی نیست و اینکه خدایی دیگر جز یکی نیست. زیرا هر چند هستند که به خدایان خوانده میشوند، چه در آسمان و چه در زمین، چنانکه خدایان بسیار و خداوندان بسیار می باشند، لکن ما را یک خداست یعنی پدر که همه چیز از اوست و ما برای او هستیم و یک خداوند یعنی عیسی مسیح که همه چیز از اوست و ما از او هستیم. ولی همه را این معرفت نیست، زیرا بعضی تا به حال به اعتقاد اینکه بت هست، آن را چون قربانی بت میخورند و ضمیر ایشان چون ضعیف است نجس میشود. اما خوراک، ما را مقبول خدا نمی سازد زیرا که نه به خوردن بهتریم و نه به ناخوردن بدتر. لکن احتیاط کنید مبادا اختیار شما باعث لغزش ضعفا گردد. زیرا اگر کسی تو را که صاحب علم هستی بیند که در بتکده نشستهای، آیا ضمیر آن کس که ضعیف است به خوردن قربانی های بتها بنا نمی شود؟ و از علم تو آن برادر ضعیف که مسیح برای او مرد هلاک خواهد شد. و همچنین چون به برادران گناه ورزیدید و ضمایر ضعیفشان را صدمه رسانیدید، همانا به مسیح خطا نمودید. بنابراین، اگر خوراک باعث لغزش برادر من باشد، تا به ابد گوشت نخواهم خورد تا برادر خود را لغزش ندهم. رساله اول به قرنتیان باب ۸ آیات ۱ الی ۱۳.»
در اینجا پولس درباره قربانی بتها صحبت میکند و نه در رابطه با غذاهای پاک یا ناپاک که در باب ۱۱ سفر لاویان به آن اشاره شده است. در اینجا پولس از کلمه «آکاتارتون -akatharton» استفاده نمی کند. او نمیگوید، «عهد قدیم را فراموش کنید شما میتوانید هر آنچه را که میخواهید بخورید.» زمانی که حیوانات برای خداها در معبدهای بت پرستی قربانی میشدند بخشی از حیوان به کاهن مسئول انجام مراسم داده میشد و وقتی کاهن گوشت را میفروخت در نتیجه آن به بازار راه مییافت. آیا بجا بود که یک فرد ایماندار غذای قربانی شده برای بت را بخورد؟ آیا بجا بود که چنین گوشتی را در حین ملاقات یک آشنای بت پرست خورد؟ پولس میگوید بت چیزی نیست و خوراک تقدیم شده به بت نمیتواند فردی که آن را میخورد آلوده سازد. و باز تذکری برای مواظبت از رنجاندن برادر ضعیف ارائه میکند.
رساله به کولسیان باب ۲ آیه ۱۶.
«پس کسی درباره خوردن و نوشیدن و درباره عید و هلال و سبت بر شما حکم نکند. رساله به کولسیان باب ۲ آیه ۱۶.»
مسیحیان برای اثبات اینکه تمام تفاوتهای بین خوراکها و نوشیدنیها بعد از برقراری عهد جدید توسط عیسی منسوخ شد از این آیه استفاده میکنند. موضوع این بحث بسیار گسترده است و به تمام جزئیات آن در اینجا رسیدگی نخواهد شد ولی بطور مختصر به برخی اصول آن خواهیم پرداخت.
بسیاری از مسیحیان معتقدند انفصال غیر منتظرهای بین عهدی که خدا با قوم اسرائیل بست و عهد جدیدی که خدا با ایمانداران عهد جدید میبندد وجود دارد. آنها فکر میکنند که هر دو پیمان هیچ ارتباط با هم ندارند و اینکه عهد قدیم، پیمان نجات برپایه عمل بود و عهد جدید پیمانی برپایه فیض است. سوء تفاهمی در اینجا وجود دارد که باید برطرف شود.
نخست اینکه خدا هرگز با هیچ کس پیمانی نبست که به موجب آن یک انسان گناهکار بتواند با انجام برخی رسوم یا مقررات، زندگی ابدی در آسمان را از آن خود سازد. این گفته ای خائنانه بر علیه ملکوت خداست و ارزش تقدس خدا و در نتیجه احکام او را ناچیز میسازد. مزد گناه مرگ ابدی است (رساله به رومیان باب ۶ آیه ۲۳). هیچ مقدار فرضی از اعمال نیک نمیتواند مزد شریعت را پرداخت کند و فرد گناهکار را به وضعیت روحانی طهارت باز گرداند تا به آسمان وارد شود (رساله به رومیان باب ۳ آیه ۲۰). این امری محال است. قربانی حیوانات نمیتواند مزد گناه را پرداخت کند (رساله به عبرانیان باب ۱۰ آیه ۴). انسان فانی نمیتواند به اندازه کافی اعمال پسندیده انجام دهد تا حیات ابدی را بدست آورد، این امری محال است. در نتیجه این ایده که انسانها با اتکا به شریعت عهد قدیم نجات یافته بودند کاملاً امکان ناپذیر است. این در نتیجه سوء تفاهم و سوء تعبیر کلام بوجود آمده است. اگر انسان میتوانست خود را توسط اعمالش از مرگ ابدی نجات دهد پس مرگ عیسی ضرورت نداشت.
خدا برای نجات بشریت از مرگ ابدی که عهد جاودانی خوانده میشود یک راه حل را ارائه میدهد.
«لیکن من عهد خود را که در ایام جوانیت با تو بستم به یاد خواهم آورد و عهد جاودانی با تو استوار خواهم داشت. حزقیال باب ۱۶ آیه ۶۰.»
در عهد جاودانی، عیسی مسیح قربانی گناه برای انسان میشود. قربانی او دارای ارزشی لایتناهی است چرا که او خود سرمدی است. زمانی که عیسی داخل بشریت شد او به سر و نماینده بشریت تبدیل شد. آنگاه که گناهکار ایمان میآورد خدا روح مسیح را با روح او متحد میسازد. گناهکار با حیات بی عیب و قربانی کامل عیسی متحد میشود و در نتیجه از محکومیت شریعت آزاد میگردد. روح مسیح در ایمانداران به آنها قدرتی برای غلبه بر سیرت گناهکارشان میبخشد و آنها میتواند اعمالی که در نظر خدا قابل قبول است را بجا آورند چونکه این اعمال به واسطه روح مسیح درون ایشان برانگیخته میشود. بنابراین نجات تجربهای است که در آن روح مسیح درون ایمانداران زندگی میکند.
خدا سعی کرد تا در صحرای سینا با قوم اسرائیل وارد عهد جاودانی شود. خدا به آنها سیستم قربانیها را بخشید که قربانی مسیح را طرح ریزی و پیش گویی میکرد. متأسفانه اسرائیلیها با نافرمانی و بی ایمانیشان چنان رفتار کردند که گویا سیستم قربانیها برای برآورده کردن تقدسی که خدا از آنها انتظار داشت کفایت میکرد. سپس آنها سیستم قربانی را به سیستم نجات برپایه اعمال تغییر دادند، در حالی که از ابتدا هم اعتبار نداشت. فقط خون مسیح میتواند گناه را از میان بردارد.
کتاب مقدس پیش گویی کرد وقتی مسیح موعود ظهور میکند مکان اقدس و کاهن اعظم جدیدی بوجود خواهد آمد.
«خداوند قسم خورده است و پشیمان نخواهد شد که «تو کاهن هستی تا ابدالاباد، به رتبه ملکی صدق.» مزامیر باب ۱۱۰ آیه ۴.
این کاهن اعظم و مکان اقدس متعلق به عهد جاودانه است. آنرا عهد جدید میخوانند چرا که بعد از پیمان در صحرای سینا به تصویب رسید. ولی این یک عهد جدید بر اساس فیض بود. اَبرام با فیض نجات یافت (سفر پیدایش باب ۱۵ آیه ۶). داود نیز همچنین بود (مزامیر باب ۳۲ آیه ۱). نجات همیشه بوده است و همیشه با فیض به تنهایی خواهد بود.
بنابراین زمانی که عیسی آمد تشریفات قدس عهد قدیم خاتمه یافت. این همان چیزی است که رساله به کولسیان باب ۲ آیه ۱۶ درباره اش صحبت میکند. ولی این بدین معنا نیست که عهد جدید احکام را در بر ندارد.
«این است آن عهدی که بعد از آن ایام با ایشان خواهم بست، خداوند میگوید احکام خود را در دلهای ایشان خواهم نهاد و بر ذهن ایشان مرقوم خواهم داشت،» رساله به عبرانیان باب ۱۰ آیه ۱۶.
کدام احکام بر دل مرقوم خواهند شد؟ البته که ده فرمان. این احکام روحانی هستند. ده فرمان بر روی لوحهای سنگی مرقوم شده بودند و در صندوق عهد قرار گرفتند. هم اکنون آن احکام بر دلهای ما مرقوم شده اند ولی مکان اقدسی در آسمان هست که این ده فرمان در آن نیز نگاشته شده است. به رساله به عبرانیان باب ۸ آیات ۱ الی ۲؛ مکاشفه یوحنا باب ۱۱ آیه ۱۹ مراجعه کنید. آیا این احکام تنها احکامی هستند که هنوز برای مسیحیان اهمیت دارند؟ به موعظه برفراز کوه مراجعه کنید (متی باب ۵، ۶، ۷) و ببینید که عیسی به هر دو یعنی ده فرمان و احکام مربوط به رابطه با دیگران و وظایف حقوقی اشاره میکند. بطور خلاصه زمانی که عیسی جان سپرد سیستم قربانیهای مکان اقدس همانطور که در رساله به کولسیان باب ۲ آیه ۱۶ توصیف شدهاند نیز به اتمام رسید. ولی اینکه ده فرمان و قوانین حاکم بر زندگی سالم، روابط و وظایف حقوقی و مسئولیتها بر روی صلیب خط خوردند صحت ندارد. اصول مطرح شده در این قوانین در زندگی امروزه ما هنوز معتبر است.
اصول تعلیماتی خدا برای قوم اسرائیل در ایمان ایمانداران در عیسی ابقا میشوند زیرا که این قوانین بازگو کننده حکمت الهی هستند. ببینید چطور پولس شریعت یهود را در پیروان عیسی بکار می برد:
آیا این را به مثالهای انسان میگویم یا شریعت نیز این را نمیگوید؟ زیرا که در تورات موسی مکتوب است که «گاو را هنگامی که خرمن را خرد میکند، دهان مبند». آیا خدا در فکر گاوان میباشد؟ آیا محض خاطر ما این را نمی گوید؟ بلی برای ما مکتوب است که شخم کننده میباید به امید، شخم نماید و خردکننده خرمن در امید یافتن قسمت خود باشد. چون ما روحانیها را برای شما کاشتیم، آیا امر بزرگی است که ما جسمانیهای شما را درو کنیم؟ رساله اول به قرنتیان باب ۹ آیات ۸ الی ۱۱.
پولس با طرح کردن اجازه خوردن به گاوان از محصول در حین خرمن کوفتن شریعت یهود را در مضمون عهد جدید بکار میبرد، کسانی که بطور تمام وقت مشغول خدمت بشارت انجیل هستند باید از عشریه حقوق خود را دریافت کنند! نگاهی به شورای اورشلیم در باب ۱۵ اعمال رسولان بیاندازید آنجا که به غیر یهودیان توصیه شد، «… از نجاسات بتها و زنا و حیوانات خفه شده و خون بپرهیزند. اعمال رسولان باب ۱۵ آیه ۲۰. چرا این سه مورد برای غیر یهودیان بسیار با اهمیت بود؟ اگر سفر لاویان باب ۱۷ آیات ۱۰ الی ۱۳ را بررسی کنیم قانونی را خواهیم دید که مختص قوم اسرائیل و بیگانگانی بود که در میان آنها زندگی می کردند و هر دو را از خوردن خون برحزر می داشت، بظاهر نه برای دلایل سلامتی بلکه بخاطر اینکه نشانه جان حیوانی است که گناهان را پاک میسازد.
در باب ۱۸ سفر لاویان قوانین دیگری هم وجود داشت که به مسئله زنا بین یهودیان و همچنین بیگانگانی که در میان ایشان زندگی میکردند مرتبط بود. علاوه بر آن در باب ۲۰ سفر لاویان شاهد ممنوعیت بت پرستی در بین یهودیان و همچنین بیگانگانی ساکن در میان ایشان هستیم.
رساله به کولسیان باب ۲ آیه ۱۶ با وسعت بیشتری در خصوص سبت صحبت میکند. ولی اکنون ما باید بفهمیم که تشریفات و رسوم نمادین و پیشگویانه مکان اقدس با بر روی صلیب رفتن عیسی خاتمه یافت اما اصول صحیح زندگی کردن که در احکام روحانی و حقوقی ارائه شده به قوم اسرائیل، اصولی جهانی هستند که امروزه نیز کاربرد خود را خواهند داشت.